این حوضه در شمال شرق ایران و قسمتهایی از ترکمنستان و شمال افغانستان قرار دارد. نام آن کپت داغ و از نوشته های زمین شناسان روسی گرفته شده است. بر اثر تصادم مابین دو پلیت ایران و توران این زون به صورت باریکه طویلی در شمال خراسان و ادامه آن در ترکمنستان بوجود آمده- است که بخش جنوبی آن به بینالود ختم می شود . حوضه کپه داغ با وسعتی حدود 55000 کیلومتر مربع در محدوده 30 35 تا 15 38 عرض شمالی و 00 54 تا 13 61 طول شرقی واقع شده است و تقریبا برابر 3 / 3 درصد از مساحت کل ایران را شامل می شود. (شکل 1 )
کپه داغ ایران منطقه ای کوهستانی است با دو رشته کوه موازی که کوههای کپه داغ و هزار مسجد در شمال و کوههای گلستان ، آلاداغ و بینالود در جنوب منطقه قرار گرفته اند و دشت های مشهد ، قوچان ، شیروان ، بجنورد و گرگان در بین این دو رشته کوه قرار گرفته اند . (منابع 1 و 2 )
مـی باشـد کـه فـرو رفـتـگی کـشـف رود را بـا هـمـان روند به وجـود آورده اسـت ( نبوی 1355 ). در شمال آن پلیت توران قرار دارد که گسل عشق آباد در ترکمنستان جدا کننده این منطقه از پلیت توران می باشد ( نبوی 1355 ) . مرز جنوبی آن به بینالود و مرز شرقی آن به گسل هریرود در افغانستان محدود می شود . مرز غربی آن با واحد گرگان – رشت نامشخص می باشد زیرا زون تدریجی بین این دو هنوز مشخص نشده است و بنابر مطالعات افشار حرب (1979 ) امتداد جاده گنبد – بجنورد را می توان تقریبا حد حوضه کپه داغ با البرز شرقی در نظر گرفت که در نقشه تکتونیک شرکت ملی نفت ایران (1978 ) بدان اشاره شده است . ( منابع 1 و 2 و 6 )
در تقسیم بندی زمین شناسی ایران ، اشتوکلین (1968 ) و روتنر (1983 ) ، کوههای کپه داغ در ایران را کلا در ارتباط با پی سنگ هرسی نین توران فرض نموده اند و در این راستا به بیرون زدگی- های دگرگونی آق دربند اشاره می کنند ولی افتخار نژاد با اشاره به بیرون زدگی های رخساره ی پالئوزوئیک بخش جنوب و جنوب غربی کپه داغ ، این زون را دنباله پلاتفرم آفریقا – عربستان تصور می نمایند (افتخار نژاد – بهروزی 1359 ) . از خصوصیات مهم این حوضه این است که بر خلاف مناطق مجاور (البرز شرقی ) فاقد سنگهای ولکانیکی و فعالیت های پلوتونیکی دوران سنوزوئیک است تنها در مرز جنوبی در منطقه کوههای آلا داغ و در طول گسل شرقی – غربی، مقداری فوران بازالتی که به چین خوردگی پلیوسن مربوط است دیده می شود . (منابع 1 و 6 )
در حوضه کپه داغ حرکات کوهزایی خیلی به ندرت اتفاق افتاده است و مهمترین حرکت کوهزایی مربـوط به اواخر مـیوسن است بقیه حرکـات تاثیر گذار در حوضه از نوع خشکی زایی بوده است . به نظر افشار حرب (1373 ) از کامبرین تا عهد حاضر پنج فاز کوهزایی و هفده فاز خشکی زایی در منطقه روی داده است .
فازهای کوهزایی عبارتند از:
1 – کوهزایی اتریشین (در حد کرتاسه زیرین و فوقانی)
2 – کوهزایی ساب هرسی نین (سنو مانین – تورونین )
3 – کوهزایی لارامید ( کرتاسه – ترسیر )
4 – کوهزایی آتیکن (میوسن )
5 – کوهزایی پاسادنین ( میوسن )
دگر شیبی زاویه ای فقط در بدو تشکیل این حوضه بین تریاس و رسوبات جوانتر از آن وجود دارد. در پی سنگ این منطقه چهار گسل اصلی تشخیص داده شده که پیش از ژوراسیک فعال بوده اند و بعدها در طی حرکات کمپرسیونی به گسل معکوس تغیر وضعیت داده اند . بطور کلی دو گروه اصلی گسل ، در این منطقه توسط افشار حرب
(1979 – 1969 ) معرفی شده است :
1 – دسته اول گسل هایی که در اثر حرکات قائم پی سنگ ایجاد شده اند و در خشکی زایی و رسوب گذاری منطقه نقش داشته اند که نیمه شرقی منطقه را به هفت بلوک تقسیم کرده اند . اولین گسل از این گروه در اواخر ژوراسیک و آخرین گسل در اواخر آلبین فعال بوده است. این گسل ها با بوجود آمدن سـاختمانهایی مثل گـرابن و هـورست در تغـییر رخساره واحدهای سنگی و نبود رسوبی نقش داشته اند که شش گسل آن روند غربی – جنوب غربی و شرقی – شمال شرقی دارند که به تدریج به سوی مرکز روند شرقی – غربی می یابند .
2 – دسته دوم گسل هایی که به صورت روراندگی در فـازهای کـوهزایی و به طـور هـمزمان با چین خوردگی های شدید آلپ پایانی در اثر حرکات پی سنگ ، فعال شده و هنوز هم فعالیت دارند .
گسل های بعد از فاز کوهزایی به صورت امتداد لغز بوده و شیب نزدیک به قائم دارند . از گسل های مهم منطقه کپه داغ می توان گسل های کرخود ، تکل کوه ، مراوه تپه ، قلی و جاجرم را نام برد که در شکل (2) مـشاهده می شـود و باعـث به وجود آمـدن هورست و گرابن در این مناطق شده است .