ارتباط هواداران این جنبش با مذهب و یانت مسیحی در غرب کاملاً سبی و منفی است و اصولاً یکی از فعالیت های اصلی کلیسای کاتولیک و واتیکان عبارت از نفی و رد هر گونه ادعا و خواسته جنبش فمینیسم می باشد و از این رو و در حال حاضر یک تقابل شدید میان واتیکان و جنبش فمینیسم در غرب وجود دارد و در این میان هواداران این جنبش هیچ گونه احترام و شأنی برای قواعد و رسومات مذهبی در خصوص زن و خانواده قابل نیستند .
در غرب فردگرایی به عنوان یک دیدگاه کلی و پذیرفته شده حاکم است و مبنای روابط کنونی در عرصه اجتماعی می باشد . بنابراین دولت در زندگی خصوصی افراد دخالت نمی کند و به علاوه برای دخالت مذهب در مسایل قانون گذاری و تأثیر گذاری رسومات مذهبی در تصویب و تأیید قوانین محدودیت های زیادی وجود دارد و از سوی دیگر با توجه به گسترش مقبولیت ایده حقوق بشر در جوامع غربی ، جنبش فینیسم با خدمت در آوردن این مفهوم می کوشد مقاصد و انگیزه های خود را در قالب حقوق بشر ، دمکراسی و فردگرایی متحقق نماید . در چنین شرایطی این خواسته ها و مطالبات مورد تأیید احزاب سیاسی در کشورهای غربی قرار می گیرد و متأسفانه باید گفت جنبش های فمینیستی در کشورهای غربی در چارچوب تعریفی که اریه کردیم از قوت و توانایی خوبی برخوردارند و این البته هم چنان که گفتیم به بافت این جوامع و شرایطی که پشت سرگذاشته اید ارتباط پیدا می کند .
این جنبش در کشورهای جهان سوم چگونه است ؟
متأسفانه این جنبش در پاره ای از کشورهای جهان سوم رشد و توسعه یافت و نباید شک داشت که کشورهای جهان سوم حمایت وسیعی به عمل آورده و می آورند و لذا باید گفت توفیق این جنبش در برخی از کشورهای جهان سوم رابطه دقیق و تنگاتنگی به این حمایت ها دارد و لذا در صورتی که این حمایتها به دلیلی قطع شود ، جنبش فمنیستی به خاطر تعارض با آداب ورسوم و فرهنگ ملی بلافاصله خاموش خواهد شد زیرا همچنانکه گفتیم جنبش فمنیستی درغرب به دلیل حال وهوای حاکم بر جوامع غربی پدید آمد و ممکن است در یک زمانی حتی موفق شده باشد یک گره ای از مشکلات زنان غربی را بگشاید اما چون مسایل مربوط به زنان در کشورهای جهان سوم لزوماً شباهتی به مشکلات زنان کشورهای غربی نداشت و ندارد ا ین جنبش به این دلیل خیلی موفق به نفوذ در جوامع جهان سوم نشده است .
نشانه های نفوذ این جنبش
این جنبش موفق به نفوذ نشده است بلکه دامنه آن مانند غرب وسیع و پهن نیست و به علاوه باید به یک نکته پر اهمیت اشاره کرد و آن این که طرفرداران جنبش فمنیستی درکشورهای جهان سوم و مشخصاً در کشورهای جهان اسلام هیچگاه خواسته ها و مطالبات جنبش فمنیستی در غرب را مطرح نکردند . بلکه خواسته های کاملاً دقیق و متوازن مطرح ساختند تا نفوذ خود را به شکل خزنده و تدریجی انجام دهند اما این جنبش باز هم نتوانست دست روی مسائلی بگذارد که در مفهوم امروزی به آنها خطوط قرمز جامعه گفته می شود . مثلاً در زمان رژیم شاه ، هم محمدرضا و هم پدرش ، تلاش خود را صرف بی حجابی زنان نمودند اما ما می دانیم که در این تلاش با مقاومت جانانه و سرسخت زنان مسلمان مواجه می شونند و لذا طرح خواسته ها و مطالبات نامتعارف دیگر در زمینه غربی کردن زن ایرانی جواب نداده است و به همین دلیل وقتی انقلاب اسلامی آغاز می شود می بینیم که زنان بی حجاب کم کم وقتی در تظاهرات شرکت می کنند به طور نا خودآگاه حجاب و چادر بر سر می کردند و در تظاهرات شرکت می نمودند بنابراین نه رضا خان و نه پسرش هیچگاه نتوانستند آداب و رسوم فرهنگی جامع را به نفع فرهنگ وارداتی غرب به هم زنند .
- ۹۵/۰۴/۰۶