علم و فن آوری

  • ۰
  • ۰

توسعه دانش و اطلاعات، وضعیت جدیدى را در دنیا به وجود آورده است و صاحبنظران و اندیشمندان، آن را با انقلاب اطلاعات از تحولات پیشین صنعتى متمایز ساخته اند. کارو لوکس، استاد دانشگاه تهران و از هموطنان ارمنى ما اعتقاد دارد که انقلاب جدید تکنولوژیکى، فرصت هاى بى شمارى را فراروى کشورهاى در حال توسعه و از جمله ایران گذاشته است تا عقب ماندگى صنعتى خود را جبران کنند. دکتر لوکس بر این نکته تأکید دارد که بهره گیرى از تکنولوژى هاى جدید، الزامات خاصى را طلب مى کند.
او در عین حال، برگردان «فناورى» را ترجمه مناسبى براى «تکنولوژى» نمى داند از این نظر، اصطلاح «فن شناسى» را به کار مى برد. گفت وگو با این استاد دانشگاه در پى مى آید.
اگر اجازه بدهید نخست این سؤال را بپرسم که چه انگیزه اى باعث شد شما در کنار حوزه تخصصى برق و کامپیوتر، به فعالیت هاى دیگرى در حوزه هاى آموزش، خلاقیت و در مجموع مسائلى که به توسعه مرتبط است روى بیاورید؟
در واقع، تخصص اصلى من مهندسى کنترل سیستم است. یعنى تخصصى که بیشتر به متدولوژى کار دارد تا به حوزه هاى کاربردى. همانقدر مى شود یک سیستم مهندسى را مورد کنترل قرار داد که یک سیستم اجتماعى و اقتصادى مورد کنترل قرار گیرد. آن متدولوژى که تخصص من هست در حوزه هاى مختلف مورد استفاده قرار مى گیرد.
در مورد شخص خودم، علایق میان رشته اى در من قوى بود و محیط هاى درس خواندن و فعالیت کارى ام هم این را تشویق مى کرد. من فارغ التحصیل دانشکده فنى دانشگاه تهران هستم و در دانشگاه کالیفرنیا - برکلى تحصیلاتم را تا مقطع دکترا ادامه دادم. در هر دوى این دانشگاه ها، رشته ما به صورت طیف وسیع تعبیر مى شد و همکاران من در دانشگاه تهران هم، طیف وسیعى از علایق دارند و من تنها فردى نیستم که به صورت میان رشته اى، تحقیقاتم را در حوزه هاى مختلف دنبال مى کنم. بنابراین هم به صورت فردى این انگیزه وجود داشت و هم در محیط کارى، فضا براى اتخاذ چنین رویکردى، مناسب بود. به اینها باید یک عامل سومى اضافه کنم و آن، همکارى با همسرم است که در دپارتمان انسان شناسى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران تدریس مى کند و بسیارى از مقالات علمى که در کنفرانس هاى مختلف ارائه دادیم با همکارى یکدیگر نوشته شده اند.
در محیط دانشگاهى، این رویکرد میان رشته اى به چه نحو تقویت شد؟
بعضى از دانشکده هاى فنى دانشگاه ها روى جنبه فنى یک رشته تحصیلى تأکید مى کنند. اما دانشگاه تهران و دانشگاه کالیفرنیا دانشگاه هایى هستند که طیف وسیع عمل مى کنند. به این صورت که دانشجو علاوه بر رشته اصلى تحصیلى، باید رشته اى دیگر هم براى خودش تعریف کند. رشته اصلى من، مهندسى کنترل سیستم ها و دو رشته فرعى «اقتصاد مالى» و «آمار و ارتباطات» است. اما به تدریج در حوزه هاى دیگرى مثل آموزش هم فعالیت هایى انجام دادم و سالیان سال است که در دانشگاه به تحقیق و تدریس مشغول هستم. من متخصص مهندسى کنترل هستم ولى این مهندسى کنترل را با کار در یک کارخانه به کار نبسته ام. آموزش، علاوه بر جنبه تجربى که شامل تدریس مى شود، یک جنبه تخصصى هم دارد و ما به آموزش به عنوان سیستم نگاه مى کنیم.
شما به عنوان یکى از سخنرانان ایرانى کنفرانس «مدیریت دانش، آموزش الکترونیکى و ارتباطات» با ارائه مقاله اى حضور داشته اید. در آنجا چه مباحثى مطرح شده است؟
مقاله اى که ارائه شد با عنوان اصلى «فن شناسى اطلاعات و توسعه جهانى - محلى» و با تیتر فرعى «نقشه راه براى رویکردهاى ابتکارى به آموزش و مدیریت دانسته» با کمک همسرم تهیه و تنظیم شده است.
اصولاً فن شناسى اطلاعات، تحول زیادى در آموزش ایجاد کرده است. برخى از امکانات جدیدى که فن شناسى اطلاعات عرضه مى کند، یکى این است که ارتباط بین «یاددهنده» و «یادگیرنده» را تغییر مى دهد. دیگر لزومى ندارد که آموزش و یادگیرى در یک مکان و همزمان صورت بگیرد. از طریق فن شناسى اطلاعات مى توانیم یادگیرى الکترونیک، یادگیرى از راه دور، یادگیرى غیرهمزمان و انواع روش هاى یادگیرى را به اجرا دربیاوریم و مشکلات مکانى و زمانى را از میان برداریم.
علاوه بر این موارد، امکاناتى مثل موتورهاى جست وجو، کتابخانه هاى الکترونیک، دادکاوى و ابزارهاى اکتشاف معرفت در اختیار محققان است و آنها مى توانند به سرعت منابع موردنیاز و سوابق کارهاى انجام شده را مطالعه کنند. در گذشته، چنین امکاناتى در اختیار هیچ محققى نبود.
وجود این امکانات موجب ارتقاى کیفیت آموزش مى شود و به همین دلیل ما باید از این ابزارها، امکانات و وسایل استفاده کنیم. اما حرف من این است که این استفاده باید توأم با ابتکار باشد. اگر این نوع استفاده با ابتکار همراه باشد، آموزش هم متحول مى شود. چون فلسفه هاى حاکم بر آموزش و نحوه استفاده از این وسایل و فنون تغییر پیدا مى کند. وقتى ما از فن شناسى اطلاعات استفاده مى کنیم، دیگر لزومى ندارد به شیوه سنتى و مرسوم بیاییم آموزش هاى لازم را ارائه دهیم. ما هنگامى که مشکل هم مکانى و همزمانى نداریم، نیازى نیست که فرضاً
۴۰ نفر در یک ساعت و زمان معین آموزش ببینند و در واقع آنها زمان خود را با زمان یک نفر که یاددهنده است، تنظیم بکنند. در روش جدید، هر موقعى که حداکثر آمادگى براى یاد گرفتن توسط یک نفر به وجود بیاید، او مى تواند شروع به یادگیرى کند. اگر در کلاس هاى حضورى، یک استاد به ۴۰ یا ۵۰ نفر درس مى دهد، این رابطه مى تواند عوض شود و اقتصاد یادگیرى تغییر پیدا کند و یک نفر بتواند از معلومات و آگاهى ۳۰ یا۴۰ استاد بهره مند شود.
بنابراین آموزش، بیشتر مى تواند یادگیرنده محور باشد تا اینکه به برنامه محورى توجه شود. به تدریج، ما به سمت مدل هایى مى رویم که نیازهاى یادگیرنده، تعیین کننده اصلى است و نه اینکه یک برنامه از پیش تعیین شده محتواى مطلب یادگیرى را تعیین کند. ضمناً نقش معلم هم دچار تحول مى شود

  • ۹۵/۰۵/۲۷
  • رضا نقش زن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی